مقدمه ی کتاب چرا ترکم کرد:
زندگی یک بازی ساده نیست. یک کلاف کاموا نیست که هر طور بخواهیم ببافیم و اگر از مدلش خوشمون نیومد بازش کنیم و دوباره از نو شروع کنیم. هیچ فرصتی دوبار به وجود نمیاد!
بیشتر از شش سال رو صرف نوشتن این کتاب کردم. کتابی که شاید نتونسته باشه حقیقت رو طوری که باید به تصویر بکشه، اما بیشتر از چیزی که بوده هم نگفته.
به جرأت میتونم بگم بهترین لحظههای زندگی رو تنها صرف نوشتن این حقیقت کردم، با تمام وجودم نوشتم شاید بتونم ذرهای از حقیقت رو بازگو کنم هرچند نتونستم طوری که باید این رسالت رو به پایان برسونم، و این رو میگذارم به پای این که این کتاب، اولین کتابی هست که من خوندم و نوشتم. اما به عنوان اولین کتابی که خوندم، باید بگم خیلی چیزها ازش یاد گرفتم.
تنها هدف من از نوشتن این کتاب، از سالها و روزهایی که در حال نوشتن این کتاب به پایان رسید، از عیدهایی که در فکر پایان این کتاب سپری شد، این بود که حقیقت زندگی رو بازگو کنم.
همه میپرسن آیا این کتاب بر اساس حقیقت نوشته شده یا نه؟ به خدا قسم اگر یک خط این کتاب، دروغ باشه. از پایان این کتاب میپرسن! چیزی جز حقیقت نیست، پایان این کتاب رو باید رفت! باید حس کرد! پایانها انقدر زیاد هستن که میشه برای هر کدوم یک کتاب نوشت. از من خواستن پایان رو طوری بنویسم که مخاطبها دوست دارند، اما من پایان رو طوری مینویسم که حقیقت محض باشه.
ساده از این داستانِ پر تکرار نگذرید! از این خطها! از این کلمات! از تمام دردها و رویاهاش! باید بدونید که تو زندگی هیچ چیز ناممکن نیست!
هیچ چیز!

مراکز خرید مشهد:
کتاب فروشی علامه (احمد اباد)
کتاب فروشی امام (چهار راه دکتری)
کتاب فروشی آبان (میدان شریعتی.ابتدای خیابان دانشگاه)
کتاب فروشی شهرکتاب (سعدی.پاساژ مهتاب.طبقه منفی یک)
کتاب فروشی گل آفتاب (خیابان دانشگاه. بازار گلستان کتاب)
کتاب فروشی میم (سجاد.پاساژ لاله)
کتاب فروشی بهارستان (بلوار معلم.بین سیدرضی ١٩ و ٢١)
کتاب فروشی فرهاد (بلوار فکوری. فکوری بیست. کنار پارک)
کتاب فروشی خانه کتاب (قاسم آباد. نبش امامیه چهل)
کتاب فروشی قائم (قاسم آباد. بلوار فلاحی.داخل فلاحی بیست)